❤️به نام آفریننده خوشی و غم💚
😂ورپریده😂
🌾قسمت سوم🌾
به قلم:دستیار حاج قاسم
زن:دخترم چیشده خوبی?!بیا کمکت کنم بلندشو عزیزم...
محدثه:ولم کنید بزارید توحال خودم باشم...
زن:عزیز من یه لحظه صبر کن ببینمت,ای وای محدثه جان تویی خاله?خوبی?چرا اینجا افتادی?
محدثه:شما منو از کجا میشناسید?
زن:من محمدی هستم دوست مادرت
محدثه:مامان فک نمیکنم دوستایی به این بزرگی سن داشته باشه!!!
زن:من همسایه مادر بزرگتینا بودم.مامانت با خواهر من دوست بود بعد اینجوری آشنا شدیم...نگفتی چرا حالت اینجوریه?!اتفاقی افتاده?!
محدثه:مامانم...
زن:مامانت چی?
محدثه:مامانم حالش بده سکته کرده تو کماست...😭
خانم محمدی که داستان رو فهمید,محدثه رو بلند کرد برد در یه پارکی نزدیک اشکای محدثه امونمش نمیداد حرف بزنه فقط گریه میکرد...گوشیش زنگ خورد بازم خالش بود اما حوصله شنیدن زخم زبون نداشت گوشیشو خاموش کرد خانم محمدی سعی کرد تا آرومش کنه گفت:
عزیزم مرگ و زندگی دست خداست تو فقط میتونی براش دعا کنی...
محدثه:وای خانم دلت خوشه ها دعا چیه,اصلش علمه که علم داره میگه امیدی نیست بعد من منتظر معجزه باشم...
زن:نه عزیزم...خداوندی که انسان و جهان رو آفریده توانایی معجزه و گرفتن جون آدما و بخشیدنش رو نداره?!امتحانش ضرر نداره...یکم جلو تر گلزار شهدا هست برو اونجا بایکی از شهیدا حرف بزن ازشون بخوای اوناهم جواب میدن باور کن...توکل کن به خدا...
محدثه:بابا اونا که مردن...مگه مرده ای که دستش کوتاهه چه کار میتونه انجام بده...
زن:قرآن رو قبول داری?
محدثه:اصول دین میپرسی حاج خانوم...
زن:نه فقط بگو آره یا نه...
محدثه:آره
زن:پس همین قرآن می فرماید:ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون(البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند ونزد پروردگارشان روزی داده خواهند شد)(169آل عمران)فک نکن اونا مردن اونا شهیدن و زنده هستن مطمئن باش جواب میدن...ضرر نداره یکم جلوتره برو وبا یکی از اوناحرف بزن التماس دعا...
محدثه نتونست روی خانومه رو زمین بندازه پس بلند شد و به سمت گلزار حرکت کرد...
ادامه دارد...😎😉